THE 2-MINUTE RULE FOR داستان های واقعی

The 2-Minute Rule for داستان های واقعی

The 2-Minute Rule for داستان های واقعی

Blog Article

در داستان واقعی ارواح درحالی‌که رویارویی خانم هیستر با روح دخترش به طور طبیعی مورد اعتراض بسیاری از افراد قرار گرفته، چند چیز واضح است:

در بین دو ساختمان، یک شکل ظاهر شد؛ تجسم تیره و زنانه‌ای در گوشه‌ای ایستاده بود.

هنگامی که آن‌ها یک کشیش را برای برکت دادن به خانه فراخواندند، او ظاهراً صدایی شنید که می‌گفت: «برو بیرون!»
داستان
ماجرای خون‌بار و ترسناک واقعی بیرون از کتاب در ۱۳ نوامبر ۱۹۷۴ در آمیتی ویل واقع در نیویورک آمریکا اتفاق افتاد. شش‌ نفر از اعضای یک خانواده‌ی هفت‌نفره که در خانه‌ی زیبا و سه‌طبقه زندگی می‌کردند و هیچ شهرتی هم نداشتند، یک شبه مشهور می‌شوند!

تمام داستان در یک قطار که از سوریه به ترکیه می‌رود، اتفاق می‌افتد. 

او به دلیل خلأهای گذشته‌‌اش انتخابی کرده‌ بود و حالا با مشکل روبه‌رو شده بود، در حالی که باید خلأها را می‌شناخت و برای آنها راه‌حل پیدا می‌کرد. از طرف دیگر انرژی‌های این دو نفر برای زندگی کاملا متفاوت بود. راهکارهایی که من به او پیشنهاد دادم به اين ترتیب عبارت بودند از:

گدائی کـه ستاره داوود داشت بعد از شنیدن حرفهای کشیش رو کرد بـه گدای صاحب صلیب و گفت:

از هیولاهای دریایی گرفته تا آتش، تئوری‌هایی وجود داشته است. تنها در اوایل سال جاری سناریوی جدیدی مطرح شد که تا‌کنون منطقی‌ترین حالت را داشته است.

هنوز برای شش ماه غذا و آب در کشتی وجود داشت. محموله دست نخورده بود و وسایل خدمه به طرز مرتبی کنار گذاشته شده بودند.

در نهایت، هیچ قصد بدخواهانه‌ای از طرف این ارواح ادعا شده، گزارش نشده است. به‌هرحال، آن‌ها رفتار مهربانانه‌ای با بازدیدکنندگان داشته‌اند.

شما در مجله اتاق فرار می‌توانید جدیدترین اتاق فرارها را مشاهده و رزرو نمایید.

در دهه ۱۹۷۰، این مزرعه توسط خانواده مایرز خریداری شد و به یک مسافرخانه تختخواب و صبحانه تبدیل شد. از آن زمان تجسمات و صداهای شبح‌وار در آن‌جا گزارش شده است.

این اثر یک کتاب کارآگاهی‌، دقیق و استادانه است که دیوید گرن، روزنامه‌نگار آمریکایی و نویسنده‌ی مجله‌ی نیویورکر، در آن وقایع تاریخی به قتل رساندن دست‌جمعی سرخ‌پوستان آمریکایی را به شکلی شگفت‌آور مستند کرده است. 

از آنجایی که زونا برای خاکسپاریش با لباسی یقه‌بلند پوشانده شده بود، شایعات فراوان شد و حقایقی که قبلاً فاش نشده بودند، آشکار شدند.

Report this page